یک روز غضنفر به پزشک مراجعه میکنه میگه من انگل دارم دکتر برای دیدن انگل چراغ قوه به چونش نگاه میکند ترک گوز میده دکتر میگه چرا گوز دادی بی ادب؟غضنفر میگه تو مرام ما نیست که کسی برای ما چراغ بزند و ما بوق نزنیم. غضنفر میره جوراب فروشی و میگه : آقا من جوراب می خوام . فروشنده میگه : مردونه . غضنفر هم دستش را دراز میکنه و دست میده و میگه : مردونه غضنفر سرش رو می کنه داخل حجرالاسود بوس کنه ، سرش گیر می کنه اندازه ی تمام قدمهایی که تو عمرم برداشتم دوستت دارم . . . از طرف فلج مادر زاد بچه: چرا عروس لباس سفيد ميپوشه؟ آرایـش چیـيــست؟لایـه نـازکیـسـت بـرروی صـورت خـانـم هـا که لــولـــو را بــه هـلـو تـبـدیـل مـیکـنـد! ترکه میره مکه میخواسته گوسفند قربانی کنه چاقو نداشته گوسفند رو خفه می کنه. به غضنفر میگن: بابات به رحمت ایزدی پیوست! حیف نون داشت با گوسفندا فوتبال بازی میکرده ، بهش میگن که چرا با گوسفند بازی میکنی ؟؟؟ غضنفر و اهالی شهر غضنفر اینا برای پیوستن به مختار با پای پیاده عازم کوفه شدند ! . تو قیامت داشتن از همه سئوال می کردن شما چجوری مردین؟؟ بدو جوک آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان |
|||||
![]() |