غضنفر میره پمپ بنزین. یارو به غضنفر میگه آقا سوپر بزنم یا معمولی غضنفر میگه : غضنفررفته بوده چتربازی. موقع پرش از هواپیما، فرمانده بهش می گه: وقتی پریدی بیرون دكمه سبز می زنی چترت باز میشه، یك درصد اگر باز نشد، دگمه قرمز رو می زنی كه حتما چترت باز می شه. بعد وقتی رسیدی پایین یك جیپ هم پایین منتظرته كه می بردت پادگان. حالا بپر. غضنفر از آموزشگاه رانندگي بر مي گشته ازش مي پرسن چطور بود؟ فضا خيلي معنوي بود هرطرف كه مي پبچيدم مربي مي گفت يا ابولفضل! غضنفر تو توی جنگ بیسیم چی بوده. بیسیم می زنه می گه من ۵۰۰۰ نفر رو اسیر کردم. بیابد ببریدشون. بهش می گن خوب خودت بیارشون. می گه: آخه اینا نمی ذارن من بیام آیا از خشکی پوست رنج میبرید؟ خجالت نمیکشید؟اینم شد درد؟ تنها سودی که رشته ی تحصیلیم تا الان داشته این بوده که ؛هر بار میرم تو اشپز خونهبابام میگه : مهندس یه ۲ تا چایی بیار بخوری لیوان آب ماله قدیما بود ! یکی ازآرزوهای من اینه:یکی از گجتهای موفق بالشی هستکه بتونه شبها خوابهامون رو ضبط کنه صبح که بیدار میشیم بزنیمشبه تلویزیون خوابا رو فول اچدی ببینیم غضنفر و دوستش به تاکسی میگن: آقا ۳ نفر تا تجریش چقدر میگیری؟ راننده میگه: شما که ۲ نفر هستید ! غضنفر میگه: مگه خودت نمیخوای بیای غضنفر میره قنادی، میگه: ببخشید کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو میگه: نخیر نداریم. فردا دوبارهغضنفر میاد، میپرسه: شرمنده، کیک هفتاد طبقه دارید؟ باز قناده میگه: نخیر نداریم. خلاصه یک هفته تمام هر روز کار غضنفر این بوده که بیاد سراغ کیک هفتاد طبقه بگیره و قناده هم هرروز جواب میداده که نداریم. آخر هفته قناده با خودش میگه: این بابا که مشتری پایس... بگذار یک کیک هفتاد طبقه براش بپزیم، یک پول خوبی هم شب جمعهای بزنیم به جیب. خلاصه بدبخت قناد تمام پنج شنبه-جمعه رو میگذاره یک کیک خوشگل هفتاد طبقه ردیف میکنه. شنبه اول صبح غضنفر میاد، میپرسه: ببخشید، کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو با لبخند بر لب میگه: بعله که داریم، خوبشم داریم! غضنفر میگه: قربون دستت، 500 گرم از طبقة بیست چهارمش به ما بده بدو جوک آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان |
|||||
![]() |